عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : پنج شنبه 16 آذر 1396
بازدید : 267
نویسنده : Elmira Dehghani

راهنمای خرید کراوات و دستمال جیب


مجموعه: مد و مدگرایی


راهنمای خرید کراوات و دستمال جیب برای آقایان خوش پوش


هوا کم کم روی سرد خود را نشان می دهد و پاییز نزدیک می شود. فصل پاییز بهترین موقع برای استفاده از لوازم جانبی مد (اکسسوری) است. اگر با سبک پوشش رسمی میانه ی خوبی دارید کراوات و دستمال جیب می تواند ظاهر شما را به کلی تغییر دهد. کراوات و دستمال جیب یک اکسسوری کاملاً مردانه هستند. البته برخی خانم ها نیز از آنها استفاده می کنند اما تأثیری که این دو روی ظاهر مردانه دارند به هیچ عنوان روی سبک پوشش خانمها نخواهند داشت.

کراوات
قواعد ساده ای در خصوص نحوه ی پوشیدن کراوات وجود دارد. در صورتی که پیراهن راه راه یا چهارخانه پوشیده اید به دنبال یک مدل تک رنگ و ساده باشید. همین مورد در خصوص پیراهن ساده صدق می کند. اگر پیراهن شما تک رنگ و ساده است باید از کراوات طرح دار استفاده کنید.
نحوه خرید دستمال جیب,خرید کراوات

اگر پیراهن شما تک رنگ و ساده است باید از کراوات طرح دار استفاده کنید

سعی کنید پیراهن و کراوات از یک خانواده رنگ باشند. اگر پیراهن صورتی پوشیده اید کراوات قرمز یا نارنجی انتخاب کنید. اگر پیراهن شما سفید است کراوات مشکی، قهوه ای یا سرمه ای را امتحان کنید. با پیراهن مشکی نیز رنگ سرمه ای یا خاکستری مناسب خواهد بود.

در صورتی که پیراهن شما دارای یقه ای پهن و عریض است گره کراوات را بزرگ تر (مثلاً گره ویندسور) بزنید. این مسأله در سمت دیگر ماجرا نیز صادق است. اگر یقه پیراهن شما جمع و جور و کوچک است گره کوچک (مثل گره دانش آموزی) را امتحان کنید.

برای فصل پاییز بهترین گزینه می تواند کراوات پشمی با طرح راه راه یا چهارخانه باشد. این نوع کراوات جدای از اینکه بسیار محبوب و پرکاربرد است گلوی شما را از سرمای پاییزی محافظت می کند.

دستمال جیب
به نظر می رسد دستمال جیب را تنها برای محیط های رسمی و مراسم های بخصوص می توان استفاده کرد. شاید اگر در حالت عادی دستمال جیب استفاده کنید بیشتر نگاه ها به سمت شما باشد و احساس عجیبی را تجربه کنید.


خرید دستمال جیب,دستمال جیب

دستمال جیب را می توان با کت تک نیز پوشید

البته دستمال جیب را می توان با کت تک نیز پوشید. برخی افراد از دستمال جیب برای ظاهر بهتر ژاکت (مثل ژاکت جین) نیز استفاده می کنند. اصولاً لوازم جانبی باید در اختیار شما و سبک پوشش شما باشند. برای استفاده در سبک پوشش روزمره باید به جنس و رنگ دستمال دقت بیشتری داشته باشید.

سعی کنید رنگ و طرح های متفاوتی را امتحان کنید. طرح های چهارخانه یا گینگام در رنگ های اصلی و غلیظ می تواند گزینه ی مناسبی باشند. از آنجایی که دستمال جیب بر خلاف کراوات بخش عمده ای از پوشش شما را در بر نمی گیرد می توان گزینه های مختلف را امتحان کرده و قواعد را زیر پا گذاشت.

روش های متفاوتی برای استفاده از دستمال جیب وجود دارد. مدل ساده یکی از محبوب ترین روش هاست. به سادگی دستمال را تا کرده و داخل جیب خود بگذارید. کافی است یک خط راست بالای جیب شما به وجود بیاورد. مدل تاجی نیز برای مراسم های ویژه می تواند مناسب باشد.

نحوۀ پوشیدن
برای سبک روزمره ترکیب کراوات تیره رنگ و ساده، پیراهن چهارخانه در رنگ های اصلی، شلوار چینو و ژاکت جین را امتحان کنید. در نهایت نیز یک دستمال جیب هم رنگ با پیراهن خود انتخاب کرده و داخل جیب ژاکت بگذارید. در فصل بهار نیز به جای پوشیدن پیراهن و ژاکت جین می توان تنها از یک پیراهن جین استفاده کرد. برای این سبک مطمئن باشید که رنگ جین، تیره نباشد.


نحوه پوشیدن لباس مردانه, دستمال جیب سفید

 

با پوشیدن پیراهن سفید و شلوار جین نیز سبک پوشش شما نیمه رسمی خواهد شد

دستمال جیب سفید همراه کت تک سرمه ای بسیار زیبا جلوه می کند. با پوشیدن پیراهن سفید و شلوار جین نیز سبک پوشش شما نیمه رسمی خواهد شد. برای کراوات مدل راه راه پشمی گزینه ی مناسبی است. یکی از خطوط کراوات به رنگ سرمه ای یا رنگ های خنثی (قهوه ای، بژ، شیری، خاکستری، سیاه و سفید) و خط دیگر از دیگر رنگ ها باشد. برای مثال کراوات سرمه ای و زرد ترکیب جذابی است. رنگ قهوه ای و آبی پررنگ را نیز امتحان کنید.

جلیقه برای فصل پاییز بسیار ایده آل است. آن را همراه پیراهن سفید، صورتی یا آبی ساده بپوشید. کراوات را نیز طرح دار انتخاب کنید. طرح چهارخانه برای این سبک می تواند جذاب باشد.

در نهایت کراوات و دستمال جیب را باید یک لوازم جانبی زیبا و همه کاره دانست که ظاهر متفاوت و خاصی به شما می بخشد. البته محدودیتی برای پوشیدن آن در فصل های مختلف وجود ندارد. جدای از پاییز و زمستان می توان در اوقاتی از بهار و تابستان نیز که هوا خوب است آنها را پوشید.



:: موضوعات مرتبط: دنیای مد , ,
:: برچسب‌ها: نحوه خرید دستمال جیب,خرید کراوات , خرید دستمال جیب,دستمال جیب , نحوه پوشیدن لباس مردانه, دستمال جیب سفید ,
تاریخ : شنبه 31 تير 1396
بازدید : 348
نویسنده : Elmira Dehghani

مدیریت ریسک چیست؟

مدیریت ریسک به فرایند شناسایی، تحلیل و پاسخ به عوامل خطرساز گفته می‌شود که در طول عمر یک پروژه ممکن است رخ بدهند. اگر مدیریت ریسک به‌درستی انجام شود می‌تواند با کنترل وقایع آینده، از خطرات احتمالی پیش‌گیری کند.

برای روشن شدن این موضوع به مثال زیر توجه کنید:

فرض کنید برای انجام یک فعالیت در شبکه، به توسعه‌ی فناوری جدیدی نیاز است. مدیر پروژه یک برنامه‌ی زمان‌بندی شش‌ماهه برای آن تنظیم می‌کند، اما نظر کارکنان فنی این است که این کار حداقل به ۹ ماه زمان نیاز دارد. اگر مدیر پروژه فردی پیشگام باشد و به‌موقع دست‌به‌کار شود، تیم پروژه می‌تواند بلافاصله یک برنامه‌ی اضطراری تدوین کند. در این‌صورت پیش از موعد مقرر، مشکل زمان حل خواهد شد. در غیر این‌صورت تیم پروژه (که هیچ برنامه‌ی اضطراری‌ای تدوین نکرده است) نمی‌تواند کاری انجام بدهد. در حالی‌که بسیاری از کارها ناتمام مانده است، مهلت انجام پروژه به پایان می‌رسد و مدیر پروژه تازه به فکر مدیریت بحران می‌افتد. به این ترتیب وقت ارزشمند اعضای تیم به‌سادگی هدر می‌رود.

مدیریت صحیح ریسک نه‌تنها احتمال رخ دادن آن، بلکه دامنه‌ی تأثیرات آن را نیز کاهش خواهد داد.

سیستم‌های مدیریت ریسک

مدیریت ریسک چیست - مدیر پروژه پیشگام

سیستم‌های مدیریت ریسک علاوه بر شناسایی ریسک‌ها و تعیین کیفیت‌شان، می‌توانند تأثیراتی را که بر پروژه می‌گذارند نیز پیش‌بینی کنند. پذیرش یا عدم پذیرش ریسک معمولا به سطح تاب‌آوری (tolerance level) مدیر پروژه بستگی دارد.

اگر مدیریت ریسک به‌طور منظم برای شناسایی مشکلات احتمالی و یافتن راه‌حل آنها انجام شود، به‌راحتی فرایندهای دیگر ازجمله سازمان‌دهی، برنامه‌ریزی، بودجه و کنترل هزینه را کامل خواهد کرد. مدیر پروژه‌ای که در این زمینه پیشگام باشد، می‌تواند تا حد زیادی از وقوع اتفاقات غیرمنتظره در طول عمر پروژه پیش‌گیری کند.

مدیریت ریسک یک فرایند مستمر است

مدیریت ریسک نه‌تنها در ابتدای پروژه، که باید در سراسر طول عمر پروژه انجام شود. به‌عنوان مثال اگر مدت زمانی که برای انجام یک پروژه برآورد شده سه ماه است، ارزیابی ریسک حداقل باید در پایان ماه اول و پایان ماه دوم صورت گیرد. در هر مرحله از عمر پروژه باید ریسک‌های جدید را پس از شناسایی و تعیین کیفیت، ارزیابی و مدیریت کرد.

پس از آنکه تیم پروژه تمام ریسک‌های احتمالی را که ممکن است موفقیت پروژه را به خطر بیندازد، شناسایی کردند، حال باید ریسک‌هایی را که احتمال رخ دادن آنها بیشتر است انتخاب کنند. این انتخاب باید بر اساس تجربیات گذشته، آموخته‌ها، اطلاعات موجود و نظایر آنها صورت گیرد.

معمولا اوایل کار یک پروژه ریسک‌های زیادی وجود دارد و هرچه پروژه جلوتر می‌رود به آن ریسک‌ها نزدیک‌تر می‌شود. بنابراین مدیریت ریسک باید از همان ابتدای کار آغاز شود و پا‌به‌پای پروژه پیش برود.

نکته‌ی مهمی که در اینجا وجود دارد این است که به‌طورکلی فرصت و ریسک در طی برنامه‌ریزی پروژه (ابتدای چرخه‌ی عمر پروژه)، در سطح نسبتا بالایی باقی می‌مانند. اما به دلیل اینکه میزان سرمایه‌گذاری در این مرحله پایین است، مقدار مخاطره‌ی مالی اندک خواهد بود. در مقابل در طی اجرای پروژه، سطوح ریسک به‌تدریج به کمترین میزان خود می‌رسد؛ چراکه موارد ابهام‌آمیز کم‌کم شناسایی می‌شوند. اما از آنجا که منابع سرمایه‌گذاریشده‌ی موردِنیاز برای تکمیل پروژه افزایش می‌یابد، میزان مخاطره‌ی مالی نیز افزایش می‌یابد.

پاسخ به ریسک

پاسخ به ریسک به‌طور‌کلی شامل موارد زیر است:

  • اجتناب: از بین بردن ریسک یا تهدیدی خاص با از بین بردن علت آن؛
  • تعدیل: کاهش ارزش مالی مورد انتظار یک ریسک از طریق کاهش امکان وقوع آن؛
  • پذیرش: پذیرش عواقب ناشی از ریسک؛ این کار اغلب از طریق توسعه‌ی یک برنامه‌ی اضطراری برای رویدادی که ممکن است رخ بدهد صورت می‌گیرد.

برنامه‌ی اضطراری

مدیریت ریسک - برنامه اضطراری

برنامه‌ای است که در آن اعضای تیم روی فرایند حل مشکل احتمالی کار می‌کنند. نتیجه‌ی نهایی طرحی است که درست در لحظه‌ی وقوع ریسک چاره‌ساز خواهد بود.

هدفی که تیم پروژه برای دستیابی به آن تلاش می‌کند، توانایی مقابله با موانع و محدودیت‌هایی است که اجازه نمی‌دهند کار پروژه (به دلیل اتمام زمان یا بودجه) با موفقیت انجام شود. برنامه‌ی اضطراری به تیم اطمینان می‌دهد که اگر در مسیر پیش‌رو با مشکلاتی مواجه شدند، بتوانند به‌سرعت راه‌حلی برای آن بیابند و بدون مشکل به کار خود ادامه بدهند.

چرا مدیریت ریسک انجام می‌شود؟

مدیریت ریسک ۴ هدف اصلی را دنبال می‌کند:

  • شناسایی ریسک‌های احتمالی؛
  • کاهش یا تعدیل ریسک‌ها؛
  • فراهم کردن اصول منطقی برای تصمیم‌گیری بهتر در رابطه با ریسک‌ها؛
  • برنامه‌ریزی.

ارزیابی و مدیریت ریسک‌ها بهترین راه مبارزه با حوادث ناگوار سر راه پروژه است. با ارزیابی برنامه برای مشکلات بالقوه و راهبردهایی برای رفع آنها، شانس موفقیت تیم بهبود خواهد یافت.

با مدیریت صحیح، ریسک‌های با اولویت بالاتر شناسایی می‌شوند و هزینه‌های احتمالی ناشی از آنها در طول اجرای پروژه مدیریت خواهند شد.

مدیریت ریسک چگونه انجام می‌شود؟

مدیریت ریسک - چگونگی انجام مدیریت ریسک ها

برای چگونگی مدیریت ریسک، ابتدا باید تمام منابع مختلف ریسک را در نظر گرفت. این منابع بسیار زیادند و نمی‌توان به‌سادگی فهرست جامعی از آنها تهیه کرد. اما همین فهرست می‌تواند یک راهنمای ذهنی اولیه برای تیم پروژه باشد تا با مراجعه به آن بتوانند بخش عمده‌ای از خطرات ممکن بر سر راه پروژه را شناسایی کنند.

منابع مختلف ریسک شامل موارد زیر هستند:

بخشی که به مدیریت پروژه مربوط است

  • مدیر ارشد، فعالیت مربوطه را به‌عنوان یک پروژه به رسمیت نمی‌شناسد؛
  • پروژه‌های زیادی هم‌زمان در دست اقدام هستند؛
  • تعهدات برنامه غیرممکن است؛
  • ورودی‌های عملی در مرحله‌ی برنامه‌ریزی وجود ندارد؛
  • هیچ‌کس مسئول کلی اجرای پروژه نیست؛
  • کنترل ضعیف تغییرات طراحی؛
  • کنترل ضعیف تغییرات مشتری؛
  • درک ضعیف از کار مدیر پروژه؛
  • انتصاب نادرست مدیر پروژه؛
  • عدم برنامه‌ریزی و کنترل یکپارچه‌ی پروژه؛
  • سازمان قادر به فراهم کردن منابع نیست؛
  • برنامه‌ریزی پروژه واقع‌گرایانه نیست؛
  • ناتوانی در رسیدگی به هزینه‌های پروژه؛
  • وجود تضاد در اولویت‌های پروژه؛
  • دفتر سازمان‌دهی ضعیف پروژه.

منابع خارجی

۱. منابع خارجی غیرقابل پیش‌بینی

  • الزامات قانونی پیش‌بینی نشده؛
  • بلایای طبیعی؛
  • خراب‌کاری، کارشکنی و اثرات جانبی پیش‌بینی نشده.

۲. منابع خارجی قابل پیش‌بینی

  • ریسک بازار یا ریسک عملیاتی؛
  • ریسک اجتماعی؛
  • ریسک محیطی؛
  • تورم؛
  • نوسانات نرخ ارز؛
  • رسانه‌ها.

۳. منابع خارجی فنی

  • تغییرات فناوری؛
  • ریسک‌های ناشی از فرایند طراحی.

۴. منابع خارجی قانونی

  • تخلف در علائم تجاری و مجوزها؛
  • شکایت به دلیل نقض قرارداد؛
  • مشکلات کارگر یا محل کار؛
  • دعوی قضایی به دلیل قانون مسئولیت‌های مدنی؛
  • قانون‌گذاری.

فرایند تجزیه و تحلیل ریسک

مدیریت ریسک - تجزیه و تحلیل ریسک

فرایند تجزیه و تحلیل ریسک اساسا به فرایند حل مشکل گفته می‌شود. ابزار کیفیت و ارزیابی برای تعیین و اولویت‌بندی ریسک‌ها، به منظور ارزشیابی و حل‌‌و‌فصل آنها به‌کار می‌روند.

فرایند تجزیه و تحلیل ریسک به شرح زیر است:

شناسایی ریسک

  • در این مرحله با بررسی فهرستی از منابع خطر احتمالی و همچنین تجربیات تیم پروژه و دانش آنها، همه‌ی خطرات بالقوه شناسایی می‌شوند؛
  • با استفاده از یک ابزار سنجش، این خطرات باید طبقه‌بندی و اولویت‌بندی شوند. تعداد ریسک‌ها معمولا از ظرفیت زمانی تیم پروژه برای تجزیه و تحلیل آنها و طراحی برنامه‌ی اضطراری تجاوز می‌کند. روند اولویت‌بندی به آنها کمک می‌کند تا خطراتی که هم تأثیر بیشتری دارند و هم احتمال وقوع آنها زیاد است، مدیریت شوند.

ارزیابی ریسک

  • راه‌حل سنتی برای مشکلات این‌گونه است که از شناسایی مشکل به سوی حل آن حرکت می‌کند. با این حال قبل از تلاش برای اینکه تشخیص داده شود مدیریت ریسک‌ها چگونه بهتر انجام می‌شود باید ابتدا علل ریشه‌ای ریسک‌های تعیین‌شده شناسایی شوند. در این راستا ممکن است پرسش‌های زیر برای تیم پروژه مطرح شود:
  • علل این ریسک‌ها چه مواردی هستند؟
  • این ریسک‌ها چگونه می‌توانند بر پروژه تأثیر بگذارند؟

پاسخگویی به ریسک

  • حالا تیم آماده‌ی شروع روندِ بررسیِ راه‌حل‌های ممکن برای مدیریت ریسک یا پیش‌گیری از وقوع احتمالی آن است. تیم پروژه ممکن است پرسش‌های زیر را مطرح کند:
  • برای کاهش احتمال وقوع این ریسک‌ها چه کارهایی می‌توان انجام داد؟
  • در صورت وقوع ریسک چگونه می‌توان آن را مدیریت کرد؟

تدوین یک برنامه‌ی اضطراری یا اقدامات پیش‌گیرانه برای ریسک:

  • تیم پروژه ایده‌هایی را که برای کاهش یا از بین بردن احتمال وقوع ریسک تعیین شده بودند، به وظایف تبدیل خواهد کرد.
  • وظایفی که برای مدیریت ریسک تعیین شده‌اند، به برنامه‌های اضطراری کوتاه‌مدت تبدیل می‌شوند که می‌توانند کنار گذاشته شوند. هنگامی که ریسک رخ داد، این برنامه‌ها روی کار می‌آیند و به‌سرعت اجرا می‌شوند. در صورت اجرای به‌موقع این برنامه‌ها نیازی به مدیریتِ بحرانِ ریسک نخواهد بود.


:: موضوعات مرتبط: مدیریت , ,
:: برچسب‌ها: اصول مدیریتی ,
تاریخ : شنبه 31 تير 1396
بازدید : 268
نویسنده : Elmira Dehghani

وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو “داداشی” صدا می کرد .به اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه.
اما اون توجهی به این مساله نمیکرد .
آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست. من جزومو بهش دادم.
بهم گفت:
”متشکرم”.
میخوام بهش بگم، میخوام که بدونه، من نمی خوام فقط “داداشی” باشم.
من عاشقشم.
اما… من خیلی خجالتی هستم ….. علتش رو نمیدونم.
تلفن زنگ زد.
خودش بود .
گریه می کرد.
دوستش قلبش رو شکسته بود.
از من خواست که برم پیشش.
نمیخواست تنها باشه.
من هم اینکار رو کردم.
وقتی کنارش نشسته بودم، تمام فکرم متوجه اون چشمهای معصومش بود. آرزو میکردم که عشقش متعلق به من باشه. بعد از ۲ ساعت دیدن فیلم و خوردن ۳ بسته چیپس، خواست بره که بخوابه، به من نگاه کرد و گفت:
”متشکرم ” .
روز قبل از جشن دانشگاه پیش من اومد. گفت:
”قرارم بهم خورده ، اون نمیخواد با من بیاد” .
من با کسی قرار نداشتم.
ترم گذشته ما به هم قول داده بودیم که اگه زمانی هیچکدوممون برای مراسمی پارتنر نداشتیم با هم دیگه باشیم، درست مثل یه “خواهر و برادر”. ما هم با هم به جشن رفتیم. جشن به پایان رسید . من پشت سر اون ، کنار در خروجی، ایستاده بودم، تمام هوش و حواسم به اون لبخند زیبا و اون چشمان همچون کریستالش بود.
آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه، اما اون مثل من فکر نمی کرد و من این رو میدونستم.
به من گفت:
”متشکرم ، شب خیلی خوبی داشتیم ” .
یه روز گذشت ، سپس یک هفته، یک سال … قبل از اینکه بتونم حرف دلم رو بزنم روز فارغ التحصیلی فرا رسید.
من به اون نگاه می کردم که درست مثل فرشته ها روی صحنه رفته بود تا مدرکش رو بگیره.
میخواستم که عشقش متعلق به من باشه. اما اون به من توجهی نمی کرد، و من اینو میدونستم، قبل از اینکه خونه بره به سمت من اومد، با همون لباس و کلاه فارغ التحصیلی، با وقار خاص و آروم گفت:
تو بهترین داداشی دنیا هستی، متشکرم.
میخوام بهش بگم، میخوام که بدونه، من نمی خوام فقط “داداشی” باشم. من عاشقشم.
اما… من خیلی خجالتی هستم ….. علتش رو نمیدونم .
نشستم روی صندلی، صندلی ساقدوش، اون دختره حالا داره ازدواج میکنه، من دیدم که “بله” رو گفت و وارد زندگی جدیدی شد.
با مرد دیگه ای ازدواج کرد.
من میخواستم که عشقش متعلق به من باشه.
اما اون اینطوری فکر نمی کرد و من اینو میدونستم. اما قبل از اینکه بره رو به من کرد و گفت:
”تو اومدی ؟ متشکرم”
سالهای خیلی زیادی گذشت.
به تابوتی نگاه میکنم که دختری که من رو داداشی خودش میدونست توی اون خوابیده، فقط دوستان دوران تحصیلش دور تابوت هستند، یه نفر داره دفتر خاطراتش رو میخونه، دختری که در دوران تحصیل اون رو نوشته. این چیزی هست که اون نوشته بود:
” تمام توجهم به اون بود. آرزو میکردم که عشقش برای من باشه. اما اون توجهی به این موضوع نداشت و من اینو میدونستم. من میخواستم بهش بگم ، میخواستم که بدونه که نمی خوام فقط برای من یه داداشی باشه. من عاشقش هستم. اما …. من خجالتی ام … نمیدونم … همیشه آرزو داشتم که به من بگه دوستم داره. ….


ای کاش این کار رو کرده بودم ……………..”ا



:: موضوعات مرتبط: داستان , ,
:: برچسب‌ها: عشق , عاشق , دوست داشتن ,
تاریخ : شنبه 31 خرداد 1396
بازدید : 331
نویسنده : Elmira Dehghani

بخشندگی کوروش کبیر 

روزی که کوروش وارد شهر صور شد یکی از برجسته ترین کمانداران سرزمین فینیقیه (که صور از شهرهای آن بود) تصمیم گرفت که کوروش را به قتل برساند. آن مرد به اسم "ارتب" خوانده می شد و برادرش در یکی از جنگ ها به دست سربازان کوروش به قتل رسیده بود. کوروش در آن روز به طور رسمی وارد صور شده بود و پیشاپیش او، به رسم آن زمان ارابه آفتاب را به حرکت در می آوردند و ارابه آفتاب حامل شکل خورشید بود و شانزده اسب سفید رنگ که چهار به چهار به ارابه بسته بودند آن را می کشید و مردم از تماشای زینت اسب ها سیر نمی شدند ...

هیچ کس سوار ارابه آفتاب نمی شد و حتی خود کوروش هم قدم در ارابه نمی گذاشت و بعد از ارابه آفتاب کوروش سوار بر اسب می آمد. از آنجا که پادشاه ایران ریش بلند داشت و در اعیاد و روزهای مراسم رسمی، موی ریش و سرش را مجعد می کردند و با جواهر می آراستند. کوروش به طوری که افلاطون و هرودوت و گزنفون و دیگران نوشته اند علاقه به تجمل نداشت و در زندگی خصوصی از تجمل پرهیز می کرد، ولی می دانست که در تشریفات رسمی باید تجمل داشته باشد تا اینکه آن دسته از مردم که دارای قوه فهم زیاد نیستند تحت تاثیر تجمل وی قرار بگیرند. در آن روز کوروش، از جواهر می درخشید و اسبش هم روپوش مرصع داشت و به سوی معبد "بعل" خدای بزرگ صور می رفت و رسم کوروش این بود که هر زمان به طور رسمی وارد یکی از شهرهای امپراطوری ایران(که سکنه آن بت پرست بودند) می گردید، اول به معبد خدای بزرگ آن شهر می رفت تا اینکه سکنه محلی بدانند که وی کیش و آیین آنها را محترم می شمارد.

در حالی که کوروش سوار بر اسب به سوی معبد می رفت، "ارتب" تیرانداز برجسته فینیقی وسط شاخه های انبوه یک درخت انتظار نزدیک شدن کوروش را می کشید!

در صور، مردم می دانستند که تیر ارتب خطا نمی کند و نیروی مچ و بازوی او هنگام کشیدن زه کمان به قدری زیاد است که وقتی تیر رها شد از فاصله نزدیک، تا انتهای پیکان در بدن فرو می رود. در آن روز ارتب یک تیر سه شعبه را که دارای سه پیکان بود بر کمان نهاده انتظار نزدیک شدن موسس سلسله هخامنشی را می کشید و همین که کوروش نزدیک گردید، گلوی او را هدف ساخت و زه کمان را بعد از کشیدن رها کرد. صدای رها شدن زه، به گوش همه رسید و تمام سرها متوجه درختی شد که ارتب روی یکی از شاخه های آن نشسته بود. در همان لحظه که صدای رها شدن تیر در فضا پیچید، اسب کوروش سر سم رفت. اگر اسب در همان لحظه سر سم نمی رفت تیر سه شعبه به گلوی کوروش اصابت می کرد و او را به قتل می رسانید. کوروش بر اثر سر سم رفتن اسب پیاده شد و افراد گارد جاوید که عقب او بودند وی را احاطه کردند و سینه های خویش را سپر نمودند که مبادا تیر دیگر به سویش پرتاب شود، چون بر اثر شنیدن صدای زه و سفیر عبور تیر، فهمیدند که نسبت به کوروش سوءقصد شده است و بعد از این که وی را سالم دیدند خوشوقت گردیدند، زیرا تصور می نمودند که کوروش به علت آنکه تیر خورده به زمین افتاده است.

در حالی که عده ای از افراد گارد جاوید کوروش را احاطه کردند، عده ای دیگر از آنها درخت را احاطه کردند و ارتب را از آن فرود آوردند و دست هایش را بستند...

کوروش بعد از اینکه از اسم و رسم سوءقصد کننده مطلع گردید گفت که او را نگاه دارند تا اینکه بعد مجازاتش را تعیین نماید و اسب خود را که سبب نجاتش از مرگ شده بود مورد نوازش قرار داد و سوار شد و راه معبد را پبش گرفت و در آن معبد که عمارتی عظیم و دارای هفت طبقه بود مقابل مجسمه بعل به احترام ایستاد. کوروش بعد از مراجعت از معبد، امر کرد که ارتب را نزد او بیاورند و از وی پرسید برای چه به طرف من تیر انداختی و می خواستی مرا به قتل برسانی؟


ارتب جواب داد ای پادشاه چون سربازان تو برادر مرا کشتند من می خواستم انتقام خون برادرم را بگیرم و یقین داشتم که تو را خواهم کشت، زیرا تیر من خطا نمی کند و من یک تیر سه شعبه را به سوی تو رها کردم، ولی همین که تیر من از کمان جدا شد، اسب تو به رو درآمد و اینک می دانم که تو مورد حمایت خدای بعل و سایر خدایان هستی و اگر می دانستم تو از طرف بعل و خدایان دیگر مورد حمایت قرار گرفته ای نسبت به تو سوءقصد نمی کردم و به طرف تو تیر پرتاب نمی نمودم!

کوروش گفت در قانون نوشته شده که اگر کسی سوءقصد کند و سوءقصد کننده به مقصود نرسد دستی که با آن می خواسته سوءقصد نماید باید مقطوع گردد. اما من فکر می کنم که هنگامی که به طرف من تیر انداختی با هر دو دست مبادرت به سوءقصد کردی و با یک دست کمان را نگاه داشتی و با دست دیگر زه را کشیدی. ارتب گفت همین طور است. کوروش گفت هر دو دست در سوءقصد گناهکار است و من اگر بخواهم تو را مجازات نمایم باید دستور بدهم که دو دستت را قطع نمایند ولی اگر دو دستت قطع شود دیگر نخواهی توانست نان خود را تحصیل نمایی، این است که من از مجازات تو صرفنظر می کنم.

ارتب که نمی توانست باور کند پادشاه ایران از مجازاتش گذشته، گفت ای پادشاه آیا مرا به قتل نخواهی رساند؟ کوروش گفت : نه. ارتب گفت ای پادشاه آیا تو دست های مرا نخواهی برید؟ کوروش گفت: نه. ارتب گفت من شنیده بودم که تو هیچ جنایت را بدون مجازات نمی گذاری و اگر یکی از اتباع تو را به قتل برسانند، به طور حتم قاتل را خواهی کشت و اگر او را مجروح نمایند ضارب را به قصاص خواهی رسانید. کوروش گفت همین طور است. ارتب پرسید پس چرا از مجازات من صرفنظر کرده ای در صورتی که من می خواستم خودت را به قتل برسانم؟ پادشاه ایران گفت: برای اینکه من می توانم از حق خود صرفنظر کنم، ولی نمی توانم از حق یکی از اتباع خود صرفنظر نمایم چون در آن صورت مردی ستمگر خواهم شد.

ارتب گفت به راستی که بزرگی و پادشاهی به تو برازنده است و من از امروز به بعد آرزویی ندارم جز این که به تو خدمت کنم و بتوانم به وسیله خدمات خود واقعه امروز را جبران نمایم. کوروش گفت من می گویم تو را وارد خدمت کنند.

از آن روز به بعد ارتب در سفر و حضر پیوسته با کوروش بود و می خواست که فرصتی به دست آورد و جان خود را در راه کوروش فدا نماید ولی آن را به دست نمی آورد. در آخرین جنگ کوروش که جنگ او با قبایل مسقند بود نیز ارتب حضور داشت و کنار کوروش می جنگید و بعد از آنکه موسس سلسله هخامنشی(کوروش بزرگ) به قتل رسید، ارتب بود که با ابراز شهامت زیاد جسد کوروش را از میدان جنگ بدر برد و اگر دلیری او به کار نمی افتاد شاید جسد موسس سلسله هخامنشی از مسقند خارج نمی شد و آنها نسبت به آن جسد بی احترامی می کردند، ولی ارتب جسد را از میدان جنگ بدر برد و با جنازه کوروش به پاسارگاد رفت و روزی که جسد کوروش در قبرستان گذاشته شد، کنار قبر با کارد از بالای سینه تا زیر شکم خود را شکافت و افتاد و قبل از اینکه جان بسپارد گفت : بعد از کوروش زندگی برای من ارزش ندارد.
کوروش بزرگ یا کوروش کبیر(۵۷۶-۵۲۹ پیش از میلاد)، نخستین پادشاه و بنیان‌گذار دودمان هخامنشی است. شاه پارسی پادشاهی انسان دوست بود و از صفات و خدمات او بخشندگی‌، بنیان گذاری حقوق بشر، پایه‌گذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن برده‌ها و بندیان، احترام به دین‌ها و کیش‌های گوناگون، گسترش تمدن و... شناخته شده‌ است.



:: موضوعات مرتبط: داستان , ,
:: برچسب‌ها: کوروش , بخشندگی , پادشاه ,
تاریخ : شنبه 27 خرداد 1396
بازدید : 312
نویسنده : Elmira Dehghani

هیچوقت یادم نمیره...لبخند
ده - یازده سالم که بود تو بازی با بچه های فامیل پام گیر کرد به پای یکیشون و افتادم... ساق پای راستم خورد به لبه ی آجر و زخم شد... بدجور زخم شد... خیلی درد کشیدم...خیلی طول کشید تا کم کم جای اون زخم یکم بهتر شد و کمتر اذیتم کرد...
اون روزا فقط یه دوست صمیمی داشتم... دوستی که مثل خانوادم بود... دوستی که بهش اعتماد داشتم...
تو مدرسه فقط اون می دونست ساق پای راستم زخم شده...اون تنها کسی بود که جای زخمم رو بلد بود...
چند روز بعد از این اتفاق با دوستم بحثمون شد...یادم نمیاد سر چی...یادم نمیاد کی مقصر بود... فقط یادمه زنگ ورزش بود و داشتیم فوتبال بازی می کردیم...وسط فوتبال وقتی داشتم شوت می زدم با کف پا اومد ساق پای راستم رو زد...کاری به توپ نداشت... اومد که زخمم رو بزنه... زخمم دوباره تازه شد! دوباره درد و درد و درد... چند روز بعدش دوباره با هم رفیق شدیم...ولی دیگه هیچوقت نذاشتم بفهمه دردم چیه...زخمم کجاست...
از این اتفاق سال ها می گذره ولی هروقت کسی رو می بینم که درد داره، زخم داره، بهش میگم
هیچوقت هیچوقت هیچوقت نذار کسی بفهمه جای زخمت کجاست... نذار بفهمه چی نابودت..شاید یه روز زخم شد رو زخمت ! زخمت رو...دردت رو واسه خودت نگه دار...
میگم مراقب اونایی که جای زخمت رو بلدن باش...اونا می تونن با یه حرف... با یه کنایه... با یه خاطره کاری کنن که دوباره زخمت سر باز کنه... دوباره تو می مونی و درد و درد و درد...



:: برچسب‌ها: درد , زخم , مدرسه ,

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان مطالب خاص برای افراد خاص و آدرس lovita.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 25
بازدید ماه : 970
بازدید کل : 29559
تعداد مطالب : 17
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

RSS

Powered By
loxblog.Com